غفلت و درمان آن در قرآن کريم
غفلت و درمان آن در قرآن کريم
غفلت و درمان آن در قرآن کريم
نويسنده: بهزاد احمد پور فاضلي
بي گمان گناهان، آثار منفي روي حس تشخيص و قوه درک انسان مي گذارد و سلامت فکر را به تدريج از او مي گيرد. هر قدر در اين راه فراتر رود، پرده هاي غفلت و بي خبري بر دل، چشم و گوش او استوارتر مي شود و سرانجام به جايي مي رسد که چشم دارد و گويي نمي بيند. گوش دارد و گويي نمي شنود. دريچه روح او، به سوي حقايق بسته شده وحس تشخيص - که برترين نعمت الهي است- از آن ها ستادنده مي شود.
بدين سان، مي بينيم که يکي از آفات ايمان و شايد نخستين آفات آن، غفلت است. بايد بدانيم که استمرار غفلت، سبب تکبر و انحراف است.
خداوند، در قرآن کريم مي فرمايد: «بسياري از جنيان و آدميان را براي دوزخ آفريده ايم، چرا که دل هايي دارند که با آن، حقايق را دريافت مي کنند و چشماني دارند که با آن ها، نمي بينند وگوش هايي دارند که با آن ها، نمي شنوند. آنان همانند چهار پايان ، بلکه گمراه ترند. آري آن ها همان غافل ماندگان اند» (سوره اعراف ، آيه 179)
از نگاه قرآن کريم، غفلت، بنيان کژي ها بوده و سبب مي شود، تا آدمي تنها ظاهري از زندگي دنيا را درک کند و به باطن آن- که آخرت است -، توجه نداشته باشد؛ (يعلمون ظاهراً من الحياه الدنيا وهم عن الاخره هم غافلون) (سوره روم، آيه 7).
بايد توجه داشت که خداوند، کسي را به دليل ستم هايش و در حال غفلت، پيش از فرستادن پيامبران مجازات نمي کند. يعني، خداوند، افراد غافل را از روي ظلم و ستم کيفر نمي دهد.کيفر دادن آن ها در اين حال، ظلم و ستم است. و خداوند، برتر از اين است که در باره کسي ستم کند.
اينک به آيه هايي مي پردازيم که در آن از غفلت سخن رفته است.
2. فراموش کردن خدا؛ (ولا تکونوا کالذين نسوالله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون)؛ و چون کساني مي باشيد که خدا را فراموش کرده اند و او (نيز ) آنان را دچار خودفراموشي کرد. آنان همان نافرمانان اند. (سوره حشر، آيه 19)
3. عدم ايمان؛ (وانذرهم يوم الحسره اذ قضي الامر و هم في غفله وهم لايومنون)؛ و آنان را از روز حسرت بيم ده، آن گاه که داوري انجام گيرد و حال آن که در آنها (اکنون) در غفلت بوده و آهنگ ايمان آوردن ندارند. (سوره مريم، آيه 39)
4. فراموش کردن روز حساب؛ (ان الذين يضلون عن سبيل الله لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب)؛ در حقيقت کساني که از راه خدا به در مي روند، به سزاي آن که روز حساب را فراموش کرده اند، عذابي سخت خواهند داشت. (سوره ص، آيه 26)
5. تکذيب آيات الهي؛ (ذلک بانهم کذبوا باياتنا و کانوا عنها غافلين)؛ اين، بدان سبب است که آنان آيات ما را دروغ انگاشتند و غفلات ورزيدند. (سوره اعراف، آيه 146)
6. فراموش کردن مرگ، (لقد کنت في غفله من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک اليوم حديد)؛ به او مي گويند، واقعاً که از اين حالت سخت در غفلت بودي، ولي ما پرده ات را از جلوي چشمانت برداشتيم و ديده ات امروز تيز است. (سوره ق ، آيه 22)
7. همنشيني با دوستان ناباب؛ (يا ويلتي ليتني لم اتخذ فلانا خليلاً، لقد اضلني عن الذکر بعد اذ جاءني و کان الشيطان للانسان خذولا)؛ و اي، کاش فلاني را دوست خود نگرفته بودم. او بود که مرا به گمراهي کشانيد، پس از آن قرآن به من رسيده بود و شيطان همواره فرو گذارنده انسان است. (سوره فرقان ، آيات 28 و 29)
8. ظلم و ستم (ذلک ان لم يکن ربک مهلک القري بظلم واهلها غافلون)؛ اين اتمام حجت بدان سبب است که پروردگار تو، هيچ گاه شهرها را به ستم نابود نکرده، درحالي که مردم آن غافل باشند. (سوره انعام ، آيه 131)
9. غفلت از آيات الهي؛ (ان الذين لا يرجون لقاءنا و رضوا بالحيوه الدنيا واطمانوا بها والذين هم عن آياتنا غافلون، اولئک ماواهم النار بما کانوا يکسبون)؛ کساني که اميد به ديدار ما ندارند و به زندگي دنيا دل خوش کرده و بدان اطمينان يافته اند و کساني که از آيات ما غافل اند. آنان، به کيفر آن چه به دست مي آورند، جايگاه شان آتش است.(سوره يونس ، آيات 7و8)
10. کفر؛ (اولئک الذين طبع الله علي قلوبهم و سمعهم و ابصارهم و اولئک هم الغافلون)؛ آنان، کساني اند که خدا بر دل ها و گوش و ديدگان شان مهر نهاده وآنان خود غافلان اند. (سوره نحل، آيه 108)
11. علاقه افراطي به اموال و اولاد؛ (يا ايها الذين امنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله ومن يغفل ذلک فاولئک هم الخاسرون)؛ اي کساني که ايمان آورده ايد، [زنهار] اموال شما و فرزندان تان شما را از ياد خدا غافل نگرداند و هر کس چنين کند، آنان خود زيانکاران اند. (سوره منافقون آيه 9)
2. خواند قرآن؛ (کلا انه تذکره فمن شاء ذکر)؛ نه چنان است. درحقيقت اين (سخن) اندرزي است، تا هر که خواهد از آن پند گيرد. (سوره مدثر، آيه 54 و 55)
3. ياد نعمت ها و منعم؛ (و الّواستقاموا علي الطريقه لاسقيناهم ماء غدقا، لنفتنهم فيه ومن يعرض عن ذکر ربه يسلکه عذابا صعداً)؛ و اگر مردم، در راه درست، پايداري ورزند، قطعاً آب گواريي بديشان نوشانيم. تا در اين باره آنان را بياموزيم. و هر کس از ياد پروردگار خود دل بگرداند، وي را در عذابي (روز) افزون درآورد. (سوره طه، آيه 128).
4. عبرت از تاريخ پيشينيان؛ (افلم يهد لهم کم اهلکنا قبلهم من القرون يمشون في مساکنهم ان في ذلک لاولي النهي)؛ آيا براي هدايت شان کافي نبود که ببينند چه نسل هايي را پيش از آنان نابود کرديم که اينک در سراهاي ايشان راه مي روند؟ به راستي، براي خردمندان در اين امر، نشانه هايي عبرت انگيز است.(سوره طه، آيه128)
5. ياد مرگ؛ (الم يرواکم اهلکنا قبلهم من القرون انهم اليهم لايرجعون)؛ مگر نديده اند که چه بسياري نسل ها را که پيش از آنان هلاک گردانيديم، که ديگر آن ها به سويشان باز نمي گردند؟ (سوره يس، آيه 31)
پس بايد دانست که انسان هاي بي بصيرت، از هدف، خدا، خود، امکانات، آخرت، ذريه، آيات الهي، قانون خدا ، الطاف گذشته وگناهان خويش غافل بوده و به فرموده قرآن کريم: (بل هم اضل اولئک هم الغافلون).
غافلان، از حيوانات هم بدترند. پس، چه بهترکه هماره با خالق خود ارتباط نيرومند معنوي داشته و قرآن کريم را چهل چراغ زندگي خود قرار داده واز غافلان نباشيم...
منبع:نشريه بشارت- ش77
/ن
بدين سان، مي بينيم که يکي از آفات ايمان و شايد نخستين آفات آن، غفلت است. بايد بدانيم که استمرار غفلت، سبب تکبر و انحراف است.
خداوند، در قرآن کريم مي فرمايد: «بسياري از جنيان و آدميان را براي دوزخ آفريده ايم، چرا که دل هايي دارند که با آن، حقايق را دريافت مي کنند و چشماني دارند که با آن ها، نمي بينند وگوش هايي دارند که با آن ها، نمي شنوند. آنان همانند چهار پايان ، بلکه گمراه ترند. آري آن ها همان غافل ماندگان اند» (سوره اعراف ، آيه 179)
از نگاه قرآن کريم، غفلت، بنيان کژي ها بوده و سبب مي شود، تا آدمي تنها ظاهري از زندگي دنيا را درک کند و به باطن آن- که آخرت است -، توجه نداشته باشد؛ (يعلمون ظاهراً من الحياه الدنيا وهم عن الاخره هم غافلون) (سوره روم، آيه 7).
بايد توجه داشت که خداوند، کسي را به دليل ستم هايش و در حال غفلت، پيش از فرستادن پيامبران مجازات نمي کند. يعني، خداوند، افراد غافل را از روي ظلم و ستم کيفر نمي دهد.کيفر دادن آن ها در اين حال، ظلم و ستم است. و خداوند، برتر از اين است که در باره کسي ستم کند.
اينک به آيه هايي مي پردازيم که در آن از غفلت سخن رفته است.
الف) نکوهش غفلت
ب) بازدارندگي از غفلت
ج) عوامل غفلت
2. فراموش کردن خدا؛ (ولا تکونوا کالذين نسوالله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون)؛ و چون کساني مي باشيد که خدا را فراموش کرده اند و او (نيز ) آنان را دچار خودفراموشي کرد. آنان همان نافرمانان اند. (سوره حشر، آيه 19)
3. عدم ايمان؛ (وانذرهم يوم الحسره اذ قضي الامر و هم في غفله وهم لايومنون)؛ و آنان را از روز حسرت بيم ده، آن گاه که داوري انجام گيرد و حال آن که در آنها (اکنون) در غفلت بوده و آهنگ ايمان آوردن ندارند. (سوره مريم، آيه 39)
4. فراموش کردن روز حساب؛ (ان الذين يضلون عن سبيل الله لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب)؛ در حقيقت کساني که از راه خدا به در مي روند، به سزاي آن که روز حساب را فراموش کرده اند، عذابي سخت خواهند داشت. (سوره ص، آيه 26)
5. تکذيب آيات الهي؛ (ذلک بانهم کذبوا باياتنا و کانوا عنها غافلين)؛ اين، بدان سبب است که آنان آيات ما را دروغ انگاشتند و غفلات ورزيدند. (سوره اعراف، آيه 146)
6. فراموش کردن مرگ، (لقد کنت في غفله من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک اليوم حديد)؛ به او مي گويند، واقعاً که از اين حالت سخت در غفلت بودي، ولي ما پرده ات را از جلوي چشمانت برداشتيم و ديده ات امروز تيز است. (سوره ق ، آيه 22)
7. همنشيني با دوستان ناباب؛ (يا ويلتي ليتني لم اتخذ فلانا خليلاً، لقد اضلني عن الذکر بعد اذ جاءني و کان الشيطان للانسان خذولا)؛ و اي، کاش فلاني را دوست خود نگرفته بودم. او بود که مرا به گمراهي کشانيد، پس از آن قرآن به من رسيده بود و شيطان همواره فرو گذارنده انسان است. (سوره فرقان ، آيات 28 و 29)
8. ظلم و ستم (ذلک ان لم يکن ربک مهلک القري بظلم واهلها غافلون)؛ اين اتمام حجت بدان سبب است که پروردگار تو، هيچ گاه شهرها را به ستم نابود نکرده، درحالي که مردم آن غافل باشند. (سوره انعام ، آيه 131)
9. غفلت از آيات الهي؛ (ان الذين لا يرجون لقاءنا و رضوا بالحيوه الدنيا واطمانوا بها والذين هم عن آياتنا غافلون، اولئک ماواهم النار بما کانوا يکسبون)؛ کساني که اميد به ديدار ما ندارند و به زندگي دنيا دل خوش کرده و بدان اطمينان يافته اند و کساني که از آيات ما غافل اند. آنان، به کيفر آن چه به دست مي آورند، جايگاه شان آتش است.(سوره يونس ، آيات 7و8)
10. کفر؛ (اولئک الذين طبع الله علي قلوبهم و سمعهم و ابصارهم و اولئک هم الغافلون)؛ آنان، کساني اند که خدا بر دل ها و گوش و ديدگان شان مهر نهاده وآنان خود غافلان اند. (سوره نحل، آيه 108)
11. علاقه افراطي به اموال و اولاد؛ (يا ايها الذين امنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله ومن يغفل ذلک فاولئک هم الخاسرون)؛ اي کساني که ايمان آورده ايد، [زنهار] اموال شما و فرزندان تان شما را از ياد خدا غافل نگرداند و هر کس چنين کند، آنان خود زيانکاران اند. (سوره منافقون آيه 9)
د) درمان غفلت
2. خواند قرآن؛ (کلا انه تذکره فمن شاء ذکر)؛ نه چنان است. درحقيقت اين (سخن) اندرزي است، تا هر که خواهد از آن پند گيرد. (سوره مدثر، آيه 54 و 55)
3. ياد نعمت ها و منعم؛ (و الّواستقاموا علي الطريقه لاسقيناهم ماء غدقا، لنفتنهم فيه ومن يعرض عن ذکر ربه يسلکه عذابا صعداً)؛ و اگر مردم، در راه درست، پايداري ورزند، قطعاً آب گواريي بديشان نوشانيم. تا در اين باره آنان را بياموزيم. و هر کس از ياد پروردگار خود دل بگرداند، وي را در عذابي (روز) افزون درآورد. (سوره طه، آيه 128).
4. عبرت از تاريخ پيشينيان؛ (افلم يهد لهم کم اهلکنا قبلهم من القرون يمشون في مساکنهم ان في ذلک لاولي النهي)؛ آيا براي هدايت شان کافي نبود که ببينند چه نسل هايي را پيش از آنان نابود کرديم که اينک در سراهاي ايشان راه مي روند؟ به راستي، براي خردمندان در اين امر، نشانه هايي عبرت انگيز است.(سوره طه، آيه128)
5. ياد مرگ؛ (الم يرواکم اهلکنا قبلهم من القرون انهم اليهم لايرجعون)؛ مگر نديده اند که چه بسياري نسل ها را که پيش از آنان هلاک گردانيديم، که ديگر آن ها به سويشان باز نمي گردند؟ (سوره يس، آيه 31)
پس بايد دانست که انسان هاي بي بصيرت، از هدف، خدا، خود، امکانات، آخرت، ذريه، آيات الهي، قانون خدا ، الطاف گذشته وگناهان خويش غافل بوده و به فرموده قرآن کريم: (بل هم اضل اولئک هم الغافلون).
غافلان، از حيوانات هم بدترند. پس، چه بهترکه هماره با خالق خود ارتباط نيرومند معنوي داشته و قرآن کريم را چهل چراغ زندگي خود قرار داده واز غافلان نباشيم...
منبع:نشريه بشارت- ش77
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}